بسم الله الرحمن الرحیم

اسلام علیک یا انصار دین الله... اسلام علیک یا انصار ابا عبدالله... اسلام علیک یا انصار خمینی روح الله. ( والله ماکرهنا لقاء ربنا)

ما از لقاء پروردگار خویش کراهت نداریم و در این راه چشم بسته نیامدیم.

با دوستانمان دوستیم و با خصم ستمگرمان دشمنی می ورزیم. ( از سخنان هلال ابن نافع در جواب امام حسین (ع) در شب عاشورا). پس از سلام و درود به پیشگاه بقیه الله العظم مهدی موعود (عج) و نایت بر حقش امید مستضعفان جهان و در هم کوبنده ی کاخ جباران و ستمگران حضرت آیه الله العظمی امام خمینی مد ظله العالی و درود به ارواح مطهر شهیدان گلگون کفن اسلام و سلام و درود بر رزمندگان اسلام و سلام بر روحانیت مبارز، این پیام آوران عصرمان که به هر سوی پیام شهیدانمان را می رسانند و مردم را از جرثومه های شوم آگاه می کنند و سلام بر ملت شهید پرور و سلام بر شما پدر و مادر مهربانم.

حال که بار دیگر توفیق یافتم به ندای هل من ناصر ینصرنی حضرت ابا عبد الله الحسین (ع) که بعد از 14 قرن از حلقوم فرزند برومندش امام خمینی در این برهه از زمان بلند است تا مانند جد بزرگوارش بر طاغوتیان و مستکبران شرق و غرب یورش برده و مستضعفان دربند را از چنگال جباران رهایی بخشد و اسلامی که می رفت در طی سالیان متمادی زیر دست و پای منحرفان و منافقان و کفر جهانی از محتوی خالی گشته و فقط اسمی از اسلام و قرآن و سنت رسول اکرم (ص) باقی بگذارد، روحی تازه به کالبدبی جانش بخشید و میرود تا در آینده ای نزدیک قوانین حقه ی الهی که روزی به دست فراموشی گذاشته شده بود به آن عمل شود و اسلام به جهام صادر گردد و جهان پر از ظلم و جور را به عدالت و برادری و برابری تبدیل نماید انشاء الله.

اینجانب که آرزو می کردم تا روزی فرا رسد و فرصتی بدست آید تا بتوانم خدمتی به اسلام و قرآن کرده باشم، حال آن زمان فرا رسیده و با عشق و شوری که در سر دارم با کاروان راهیان کربلا از گوشه ی کویر خراسان عازم جبهه های نبرد حق علیه باطل شدم تا به ندای مظلومانه ی اماممان پاسخ دهم و بگویم: گرچه در کربلا نبودم تا بر یزیدیان بخروشم منتها این زمان توفیق یافتم تا در کربلای ایران بر صدامیان و اربابان خونخوارش یورش برم و دین خود را به اسلام و انقلاب ادا نمایم. انشاء الله.

خدایا تو شاهد باش که من هدفی جز تو و مقصودم جز راهی که خودت توسط پیامبر اکرم (ص) و امامان معصومت به من نشان داده ای ندارم و عشقی جز شهادت در راه تورا ندارم و عشق و امیدم به توست و غیر تو پناهگاهی ندارم، هرچند بنده ای معصیت کارم و بار گناهانم بر دوشم سنگینی می کند، منتها از درگاه لطف و کرمت ناامید هم نیستم و به فضل و کرمت چشم دوخته ام و امیدوارم که این بار هدیه ای که خودت به من ارزانی داشته ای، تقدیمت کنم و جوانان ما باید قدر این نعمت بزرگ را بدانند و پیش از آنکه مرگ سیاه دامنگیرشان شود مرگ سرخ را استقبال نمایند و هر کس در این معامله ی نافع پشیمان گردید بداند که بطور حتم ضرر کرده است، از آنجایی که بر هر فرد مکلف لازم است که هنگام فراغت از این دنیای فانی وصیتی نماید، لذا به چند توصیه از برادری که هم اکنون در میان شما نیست و روحش ناظر اعمال و کردار شماست توجه فرمایید و به آن عمل نمایید.

1- تقوای خدا را پیشه کنید از حرام خدا دوری نمایید و حلال او را شکرگزار باشید، نعمتهای مادی و معنوی حق تعالی را به یاد آورید و قدر نعمات بی پایانش را بدانید، خدا را در همه حال ناظر اعمال خود بدانید و در پیشگاه او معصیت اورا نکنید و بدانید که مسافرید و همیشه در حال حرکت هستید و روانه به سوی او هستید. (انا لله و انا الیه راجعون)

2- فکر دنیا و ظواهرش را تا می توانید از سر خود بیرون کنید و دنیا را فقط پلی برای رسیدن به سرای جاوید قرار دهید لحظه ای هم به آخرت خود بیاندیشید و ببینید که چه توشه ای و چه کوله باری را برای قبر و قیامت خود دارید، روری که تنها اعمال پسندیده به درد انسان می خورد و تمامی دنیا اعم از زن و فرزند و مال و ریاست و غیره کارساز نیست وای برما.

3- به پرورش روح بیشتر از جسم خاکی بی ارزش توجه نمایید، قرآن را با تعمق بخوانید زیرا آنچه روح خسته ی انسان را نیرو می بخشد آیات قرآن کریم است.

4- از دعا و از راز و نیاز با خالق و معبود خود فراموش نفرمایید زیرا دعا سیم رابط ما بین نیازمند و بی نیاز و ذکر خداست که قلبهای معشوق و مضطرب انسان را آرامش می بخشد. (الا بذکر الله تطمئن القلوب).

5- دست از یاری ابراهیم زمان این بت شکن تاریخ، امید مستضعفان دربند جهان حضرت آیه الله العظمی امام خمینی مد ظله العالی و روحانیت آگاه و هوشیار به رهبریت آن امام بزرگوار بر ندارید و قدر این نعمت بزرگ خداوند که در این برهه از زمان حضرت حق به ما ارزانی داشته غنیمت شمارید و گوش به فرمان او باشیم و دستورات پیامبر گونه اش را موبه مو اجرا نمایید.

6- یار و یاور انقلاب باشید و از دستاورد های آن تا سر حد جانبازی پاسداری نمایید زیرا این انقلاب به بهای ارزانی هم به دست ما نرسیده و تا به حال خون ده ها هزار جوان و زن و مرد و کودک در پای آن ریخته شده تا امروز می توانید با آزادی کامل فریاد حق خواهی خود را به گوش جهانیان برسانید، بهوش باشید و با هوشیاری کامل با راهنمایی های امام امت و مسوولین ذینفوذ مملکت توطئه های شوم خائنین را خنثی نمایید و لحظه ای از خطر دسمن مکار غافل نشوید، شما که لباس مقدس پاسداری را پوشیده اید مسوولیتی بس بزرگ برعهده دارید و آن پاسداری از خون به ناحق ریخته ی هزاران شهید و معلول است سعی کنید تا اول اسلام را بشناسید و مسلمان باشید و بعد مجری دستورات اسلام.

7- کار را فقط  برای خدا بکنید و انتظار تشکر و تمجید از این و آن را هم نداشته باشید. برادران و خواهران عزیزم در راه گفتن حق از هیچ کس نترسید ما باید از بی تفاوتی و به من چه ها و از صحنه کنار کشی ها و مصلحت اندیشی های بی مورد بترسیم. هرچند عده ای خوششان نیاید.

8- عزیزانم شهدای ما خون نداده اند که بعد از انقلاب همان عده ای که می شود گفت از تفاله های رژیم گذشته و یا احیانا ضد انقلاب هستند در مصدر کارها باشند و باز همان زورگویی ها و قدرت طلبی های خود را داشته باشند و در ادارات کم کاری و یا اشکال تراشی نمایند، از دادستانی ها و مقامات قضایی بخواهید تا نسبت به تصفیه ی این خائنین سریعتر عمل نمایند.

9- پدر و مادر عزیزم ای معلمینی که در تداوم خط خونین شهادت، رسالت خون خویش را به ما منتقل کردید و پس از شهادت اولین فرزندتان (سرباز امام زمان) منتظر شهادت دومین فرزند خویش بودید، حال که روز موعود یعنی روز شهادت فرزند دوم خانواده تان فرا رسیده از شما می خواهم که همچون یاران حسین (ع) خود نیز آماده ی حرکت در این خط خویش باشید و داغ یک آه را بر دل دشمن بگذارید که یاران حسین (ع) چنین کردند. در خاتمه از شما همشهریان عزیزم می خواهم که تداوم بخش راه شهداء باشید و بدانید که چشمانمان به اعمال و کردار شما دوخته است، چنانچه لحظه ای غفلت ورزید فردا باید جوابگو باشید، در دعاهایتان از خدا بخواهید تا گناهان مرا ببخشد. والسلام علی من التبع الهدی

سید حسن میررضوی، فرزند سید محمد، شناسنامه شماره 32، متولد 1338 فردوس.


X