بسم الله الرحمن الرحیم

 

"ربنا اغفر علینا صبرا و ثبت اقدامنا و نصرنا علی القوم الکافرین"

 

اکنون که به یاری خدا و به خاطر او پای در چکمه می کنم و با تنها ره توشه ام یعنی ایمان به خدا روانه جبهه های نبرد حق علیه باطل می شوم از خداوند می خواهم که انگشتم بر روی ماشه نرود مگر به خاطر او و به یاد او زیرا که مرادم روح الله، هدفم الله و عشقم شهادت است.

می روم زیرا خداوند می گوید«ان تنصرو الله ینصرکم و یثبت اقدامکم»

1- اولین وصیتی که به خانواده و خویشاوندان و بالاخره برادران و خواهران دینیم دارم این است که اگر ما در جبهه با دشمن کافر می جنگیم شما کاری بس مهم تر در پشت جبهه دارید و آن مقابله با ستون پنجم دشمن است که در هر لباسی ظاهر می شود.

اگر می خواهید که پیروز شویم دنباله رو راه امام و روحانیت آگاه باشید و گول فرنگ رفته ها و ملی گرایان را نخورید زیرا همانطور که امام گفت: ما همیشه از این طبقه سیلی خورده ایم.

2- اگر شهید شدم از برادران و خواهران و مخصوصا خانواده ام تقاضا دارم که برای من گریه نکنند زیرا شهادت را شهید آگاهانه انتخاب می کند.

3- من نه به قصد پول و نه به قصد کشور گشایی به جبهه می روم. بلکه به خاطر دفاع از کشور و انقلاب اسلامی به جبهه می روم فقط به خاطر الله.

خداوند به همه ما توفیق عنایت فرماید. انشاءالله.

24/9/59  محمدصادق یکتا نژاد.

"بسم الله الرحمن الرحیم"

 

با عرض سلام خدمت آقا امام زمان (عج) و نایب بر حقش امام امت و با سلام به تمامی امت همیشه در صحنه ایران و با سلام بر شما خانواده عزیزم.

اکنون که عازم میدان نبرد هستم خواستم تا چند کلمه ای را به عنوان وصیت نوشته تا روحم شاد باشد و خداوند را شاهد می گیرم که هدفم الله و یاری اسلام و دین محمد (ص) و انجام وظیفه ای که بر دوشم است می باشد.

امیدوارم که خداوند این بنده معصیت کار خویش را بیامرزد و از همه شما خواهشمندم که از خداوند برای این حقیر طلب عفو و بخشش نمایید و ضمنا چند دین به گردن من است که چون فرصت آن را نداشتم آن را به شما می سپارم تا هر طور که خودتان می دانید آن را انجام دهید.

اول اینکه نذر کرده بودم که یک ماه نماز و روزه انجام دهم به نیت نمازهایی و روزهایی که احیانا فوت شده است یا بر اثر بی توجهی ضایع گردیده است که چون خود نتوانستم خواهشمندم آن را انجام دهید و همچنین 5 روز روزه از امسال و 2 روز از دو سال قبل که آنها را انجام نداده ام و خواهشمند هستم که آنها را اداء کنید و کفاره آن را بپردازید و البته هر طوری که خودتان صلاح دانستید و می دانید.

ضمنا خواهشمندم مقداری پول البته هر قدر خودتان می دانید از طرف این حقیر به فقرا و هر جا که خودتان صلاح می دانید بدهید.

در پایان از شما پدر و مادر عزیز می خواهم که از من راضی باشید زیرا که من طوری که باید و شاید حق شما را به جا نیاورده ام و همچنین از کلیه برادرانم و خواهرانم می خواهم برای من حلالیت بطلبید و خود نیز از آنان تقاضای عفو و بخشش دارم.

همچنین از شما می خواهم که برای من نجوا و گریه نکنید و خدای ناکرده حرفی را نزنید که باعث خوشحالی دشمنان و کج اندیشان شود و افتخار بکنید که فرزندتان در راه خدا و برای یاری دین خدا و در راه امام حسین (ع) و علی اکبر (ع) رفت و به شهادت رسید. زیرا که او عاشق حسین و راه حسین و علی اکبر حسین بود و بار دیگر از همگی التماس دعا دارم و خواهشمندم برای این حقیر طلب عفو و بخشش نمایید و از خداوند بخواهید که ما را جزء شهدای کربلا قرار بدهد.

والسلام و علیم و رحمت الله و برکاته

محمود بیکی زاده؛ 2-10-1365     

بسم الله الرحمن الرحیم

  

"و لا تقولوا من تقیل فی سبیل الله بل احیاء و لکن لا تشعرون"

  

کسی که در راه خدا کشته می شود مرده نپندارید او زنده و جاوید است و لیکن شما این حقیقت را در نخواهید یافت.

 

الهی دلی ده که جای تو باشد           کسانی که در آن ثنای تو باشد

الهی چنان کن، که این عبد مسکین    زتو خواهد از برای تو باشد

بنام آنکه در ذات یکتاست و در صفات بی همتاست بنام آنکه جان عاشقان را برای خود بر گزیده وجود آنها را سرشار از عشق به لقایش نموده و شمع وجودشان را از مشعل شناختش مشتعل نموده بطوریکه سر از پا نشناخته بسوی او و برای او جان را فدا می کنند.

شهادت می دهم به یکتایی پروردگار تبارک و تعالی و شهادت می دهم که پیامبر اکرم (ص) رسول او و حضرت علی (ع) جانشین به حق رسول گرامی اسلام می باشد.

بارالها نمی دانم از کجا شروع کنم؟ از معاصی و گناهان زیادی که کرده ام؟ و یا از ناراحتی های که برای پدر و مادرم و سایرین بوجود آورده ام؟ یا از هزاران هزار اعمال خلافیکه مرتکب شده ام یا از نافرمانیهای که کرده ام.

معبودا؛ نمی دانم از کجا شروع کنم ولی این را می دانم که تو ارحم الراحمینی، غفاری، آمرزنده ای.

الهم اغفرلی کل ذنب اذنبه و کل خطیئه اخطاتها: خدایا بیامرز هر گناهی را مرتکب شده ام و هر خطایی که گرفتارش بوده ام.

آری بارها وصیتنامه نوشتم و به کرات آخرین کلماتم را بر روی کاغذ آوردم ولی سودی نداشت و با کمال شرمساری باید بعد از مدتی آن را پاره می کردم و یکی دیگر می نوشتم چون هنوز لایق پیوستن به خیل عظیم شهدا نبودم چون هنوز نیتم را خالص نکرده بودم و خدا نکند کسی بدون خلوص نیت و برای غیر خداوند به جبهه برود که این موجب تباهی در هر دو جهان است ولی این بار که این کلمات را می نویسم غیر از دفعه های قبلی است؟

آری این بار قلبم چیز دیگری را نوید می دهد، نوید پیروزی؟؟ یا شهادت یا زیارت که هر دو پیروزی است پیروزی بر دنیا با همه ظاهر فریبنده اش انشاءالله.... این آخرین باری خواهد بود که وصیتنامه می نویسم آری ای دنیا دور شو از من که افسارت بر پشت انداخته ام از چنگالهای درنده فقر خود را رهانیده ام. از دامهای تو جسته ام دور شو.

به خدا که رام و ذلیل تو نخواهم شد که هر جا بخواهی مرا بدنبال خود بکشی و مهار خود را به دست تو نخواهم داد که به هر سو به خواهی بری خدایا این پانزدهمین باری است که به سوی جبهه می آیم خداوندا از تو می خواهم مثل گذشته با سرافکندگی مرا روانه مرخصی نکنی، خدایا از تو می خواهم این بار مرا ناامید نکنی و به آرزویم که همانا شهادت خونین در راه تو می باشد برسانی.

خونم بخورید سرخ تر خواهم شد        حلقم ببرید زنده تر خواهم شد

و اما سخنی با شما برادرانی که جنازه ام را بر روی دستهایتان بسوی مکان جاودانش می برید اول با کسانی که تا بحال جبهه نرفتنه اید؛ تا کی می خواهید شاهد به خاک و خون غلتیدن جوانان و پیران باشید و همچنان روزگار برایتان عادی بگذرد و اصلا به فکر یاری رساندن به رزمندگان اسلام و رفتن به جبهه نباشید. اگر هیچ کار مثبتی از دستتان بر نمی آید لااقل کار شکنی نکنید، و بی خودی نق نزنید. گرانفروشی نکنید از پشت خنجر نزنید.

و اما شما برادرانی که تا به حال به جبهه رفته اید 45 روز و یا سه ماه درست است که مأموریت شما تمام شده است ولی مگر جنگ تمام شده است؟ مگر واجب بودن مسئله را نمی دانید مگر با چند وعده نماز خواندن، خواندن نماز از انسان ساقط می شود امروز جنگ سهمیه ای و نوبتی نیست جنگ، جنگ است و پیروزی انقلاب و سر بلندی اسلام و قرآن در جهان در گرو پیروزی در جنگ است کسانی که توانایی دارند واجب است اگر دیر بجنبند دشمن بر ما مسلط شده و خون تمامی شهدأ از 15 خرداد که این بار به یک نفس تا سرزمین کربلا به پیش تازند با هم پیمان ببندیم که تا کربلا را نگیریم از جبهه بر نگردیم و نگذاریم جنگ بیشتر از این و به این صورت که هست طول بکشد که این خواست دشمنان اسلام و انقلاب اسلامی است.

در پایان کلام، حضور محترم پدر و مادرم که بسیار دوستتان می دارم برای آخرین بار سلام عرض می کنم و امیدوارم که مرا ببخشید از این که نتوانستم فرزند خوبی برایتان باشم و زحمات بیست ساله ای که برایم کشیدید را جبران کنم عذر می خواهم.

از پدر و مادرم می خواهم که مرگ مرا تحمل کنند و شهادتم را از الطاف الهی بدانند که خداوند نصیب خانواده ها شان کرده و هدیه ای را که به امانت نزدشان بوده را اینگونه پس گرفته است. البته اگر لایق این معامله باشند که این سخت معامله ای است و نصیب هر کسی نمی شود.

از پدر و مادر و برادر و خواهرم و تمام کسانی که به نحوی حقی بر گردن من دارند حلالیت می طلبم.

هر فردی از من طلبی دارد از پدر و مادرم طلب کند و هر کس نیز به من بدهکار است طلبم را به او بخشیدم.

بارالها عمر ما بستان تمام           لحظه ای افزا بر عمر امام

التماس دعای مخصوص. ولی الله اخروی محبی. فردوس.

بسم الله الرحمن الرحیم

"ان الله یشتری من المؤمنین انفسهم و اموالهم بان لهم الجنه یقاتلون فی سبیل الله فیقتلون و یقتلون وعده علیه حقا".

خدا جان و مال اهل ایمان را به بهشت خریداری کرده. آنها در راه خدا جهاد می کنند که دشمنان دین را بکشند یا خود کشته شوند این وعده قطعی است بر خدا.

سلام بر مهدی (عج) و سلام بر نایب بر حقش امام خمینی (ره)، و سلام بر ملت رزمنده و مسلمان ایران و سلام بر دلیر مردانی که در جبهه ها مشغول نبرد بر علیه دشمنان انقلاب اسلامی هستند. سلام بر شهیدان گلگون کفن انقلاب اسلامی.

اکنون که به توفیق الهی و یاری امام زمان (عج) راهی جبهه می شوم امیدوارم که خداوند مرا یاری دهد تا بتوانم مسئولیت سنگینی که بر دوشم نهاده شده را به پایان برسانم و انشاء الله راه برادرم مهدی، این شهید عزیز را ادامه دهم.

امیدوارم که خون این شیء بی ارزش را که خود تقدیم کرده از ما قبول کند انشاء الله.

ولی برای راحتی روحم و برای اینکه با شما صحبتی کرده باشم و مسئولیت خود را تمام کرده باشم چند وصیت دارم که آن را خدمتتان عرض می کنم  و از خداوند می خواهم این توفیق را به شما عنایت کند که بتوانید به وصیت من عمل کنید انشاءالله .

1- از برادران و خواهران دینی می خواهم همچنان که تا به حال پشتیبان انقلاب اسلامی و رهبر انقلاب بوده اند باشند و بلکه بیشتر چون شما باید در باسازی مناطق جنگی، انشاء الله در آینده بکوشید تا برادران آواره ما سر پناهی داشته باشند. برادران عزیز از کمک به جبهه دریغ نفرمایید.

2- از شما می خواهم قدر این رهبر بزرگ و روحانیت متعهد را بدانید چون اینان بودند که شما را هدایت کرده اند و دین اسلام محفوظ ماند. قدر افراد حزب الله را بدانید چون حزب الله است که در مقابل ستمگران و ظالمین ایستادگی کرده و دست رد بر سینه شان می زند و در کارها از خداوند یادتان نرود و هر قدمی که بر می دارید فقط به خاطر خدا باشد. انشاءالله.

3- از برادران بسیجی می خواهم که بیشتر در بسیج شرکت کنند و آموزش های نظامی ببینند و به جبهه های نبرد حق علیه باطل بیایند و اگر تا به حال ساخته نشده اند بیایند و در جبهه این دانشگاه خودسازی و الهی ساخته شوند.

وصیت می کنم برادرانم هنگام نگهبانی با وضو باشید چون در آن موقع بیشتر بیاد خدا خواهید بود.

4- در تشیع جنازه ام سوره واقعه را با ترجمه بخوانید و به معانی آن فکر کنید و عمل نمایید و شعار «خدایا خدایا تا انقلاب مهدی، خمینی را نگهدار» را تکرار کنید.

والسلام. محمود صبوری.

سم الله الرحمن الرحیم

 

"لا اله الا الله محمد رسول الله علی ولی الله احسب الناس ان یترکوا ان یقولوا منا و هم لا یفنتون"

آیا پنداشتید که بخودتان وا گذاشته می شوید که بگویید ایمان آوردیم و امتحان نمی شویم؟ اگر به مرض دنیا پرستی و هوا خواهی مبتلا شد و محبت دنیا قلب او را فرا گرفت از غیر دنیا و ما فیها بیزار می شود. "امام خمینی"

 

اکنون که خدا توفیق آن را به من داد که بتوانم بسوی حق حرکت کنم و به جبهه های نبرد حق علیه باطل، این دانشگاه خودسازی و انسان سازی راه یابم چند جمله ای به عنوان آسودگی روحم می نویسم.

اکنون که عازم جبهه هستم بسیار خوشحالم و به خود می بالم که امام زمان (عج) مرا به سربازی خود پذیرفته اند تا بتوانم به سرکوبی کفار و دشمنان اسلام  بروم. حال افتخار می کنم که شهادت در راه (خدا) انشاءالله نصیبم شد.

پدر و مادر عزیزم مرا ببخشید اگر چه نتوانستم در طول زندگی جبران زحمات شما را بنمایم ولی حال که خدا مرا یاری نموده از شما تقاضا دارم که برایم گریه نکنید تا مبادا دشمنان اسلام خوشحال شوند.

در کارهایتان همچنان که صبر می کردید صابر باشید و انشاالله خداوند به شما صبر و مزد عطا فرمایند.

خداوند بزرگ در قرآن در باره صابران می فرمایند: یا ایها الذین استغفروا بالصبر و الصلوه ان الله مع الصابرین. "ای اهل ایمان در پیشرفت کار خود مقاومت پیشه کنید و به ذکر خدا و نماز توسل جویید که خدا یاور صابران است".

خواهرانم حجاب خود را که سنگرتان است حفظ نمایید، چرا که این حجاب شماست که باعث شکست دشمنان و پیروزی اسلام می شود.

همچنان که رزمندگان گلوله های آتشین خود را بر سر دشمنان اسلام می ریزند، شما هم با حجابتان قلب دشمن را بشکافید.

از امت شهیدپرور می خواهم که از دژ محکم انقلاب بخصوص رهبر کبیر انقلاب اسلامی امام خمینی و روحانیت مبارز و متعهد به اسلام پیروی نمایید و وحدت دشمن شکن خود را حفظ کنند. دیگر اینکه کسانی که در سوراخ خزیده اند و دم از کمبود می زنند بیایند و نگاهی هم به این وضعیت جبهه های نبرد حق علیه باطل بیندازید و ببینید چگونه فرزندان پاک رسول الله جان خود را فدای اسلام و رهبر خود می کنند.

برادران عزیز چنین موقعیتی کم بدست می آید و لازم است تا از این لحظات حداکثر استفاده را بنمایید و به جبهه ها عزیمت کنید.

تا بحال فقط شعار می دادیم ولی حالا باید بپای عمل برویم و همیشه به فکر دنیا نباشیم که حضرت علی (ع) درباره عمل نیک انسان ها چنین می فرمایند: "انی احب ان اداوم علی العمل و ان قل". من دوست دارم عمل نیک را ادامه دهم اگر چه کم باشد.

آری باید به فکر روز آخرت و روز تهی دستی هم بیفتید مگر ما تا کی در این دنیا خواهیم بود.

آری در این موقعیت حساس و مهم برای مسلمین در این دانشگاه خودسازی و ساختن وجود عاری از هر گونه گناه برای اسلام بهره ها ببریم و شرکت نماییم.

آری باید بیشتر به فکر آخرت خود بیفتیم و در کارها و مشکلات همیشه بیاد خدا باشیم و برای او کار کنیم.

مقداری وقت روزانه خودتان را برای فراگیری و مطالعه قرآن و نهج البلاغه اختصاص دهید.

این کتاب های آسمانی قرآن و نهج البلاغه است که انسان را از تمام بدی ها و زشتی ها دور می کند و برای ما سعادت می آفریند.

اگر چه خود نتوانستم به عنوان یک مسلمان از قرآن و کتاب نهج البلاغه بیاموزم و درس زندگی را فراگیرم ولی از شما برادران و خواهران و همشهریانم درخواست می کنم که قرآن و نهج البلاغه را با دقت بخوانید و مفهوم و ارزش بسیار بالای آن را درک کنید.

به امید پیروزی اسلام و تمام مستضعفان در سراسر جهان و به امید اینکه پرچم لا اله الا الله در تمام جهان بر افراشته گردد.

 

و السلام علیکم و رحمه الله و برکاته.

غلامحسین خلیل نیا، 3 - 1 - 1361

 


 

بسم رب الشهدأ و الصدقین

 

"ان الذین آمنوا و هاجروا و جاهدوا فی سبیل الله باموالهم و انفسهم عندالله اعظم درجه و اولئک هم الفائزون"

کسانی که در راه خدا هجرت و جهاد کنند از رستگاران می باشند و همیشه زنده اند.

 

با سلام ودرود به رهبر کبیر انقلاب امام خمینی و امت شهید پرور و شهیدان به خون غلتیده و با سلام به خانواده عزیزم.

این وصیتنامه ی من است که برای شما می نویسم.

از تمام افراد خانواده و دوستان و آشنایان هم می خواهم که مرا حلال کنند و از من راضی باشند و اگر از من ناراحتی دیدند مرا ببخشند و از کشته شدن من در اره خدا هیچگاه ناراحت نباشند و بلکه خیلی خوشحال باشند، از اینکه در بین شما نیستم می دانم که چه احساسی دارید و امیدوارم که احساس شما از روی صداقت و برای خدا باشد زیرا آن کسی که به من جان و حیات داد اینک جانم را خریده و من هم با کمال میل جانم را در طبق اخلاص گذاشته و سوی او باز می گرددم. انالله و انا الیه راجعون.

خانواده عزیزم، بدانید که من این راه را آگاهانه انتخاب کرده ام و هیچکس هم مرا مجبور به این راه نکرده است بلکه من فقط برای خدا و رضای او قدم در این راه نهاده ام و از خدا می خواهم که مرا در این راه موفق کند.

آرزویم از خدا این است که تا حرم سید شهیدان حسین ابن علی را زیارت نکرده ام مرا از دنیا نبرد تا با پای خود وارد حرم امام حسین شوم و اگر هم عجل مهلت نداد و خواست خدا کشته شدن من بود روحم را به آنجا ببرد.

اکنون که عازم جبهه نبرد حق علیه باطل هستم با خدا خود پیمان می بندم که تا تواتنستم دشمنان اسلام را بکشم تا انقلاب اسلامی به پیروزی نهایی برسد و اگر هم نتوانستم و لیاقت شهادت در راه خدا را داشتم شهید می شوم که این هم راهی است که خود او برای ما قرار داده است «کل نفس ذائقه الموت»

همه کس چشند مرگند پس چه بهتر مرگ جهاد در راه خدا باشد من به عنوان یک برادر مسلمان از خانواده و تمام برادران و خواهران مسلمانم می خواهم که همیشه گوش به فرمان امام باشند و از این نعمت گران مایه ای که خداوند نصیب ما کرده پشتیبانی و حمایت کنند و خدای ناکرده کاری نکنند که این نعمت را خدا از ما بگیرد.

از مردم مسلمان و حزب الله می خواهم که همیشه با حضور در صحنه مشت محکمی به دهان مخالفین اسلام و مخالفین مسلمین و مخالفین امام بزنند.

از جوان ها و دیگر برادران می خواهم که اگر تا به حال موفق نشده اند که به جبهه این دانشگاه به تمام معنا انسان سازی بیایند هر چه زودتر برنامه خود را تنظیم کنند و از این دنیا که یک دوست بی وفایی است خود را جدا کنند و به سوی خدا حرکت کنند.

خطاب به خانواده ام: مقداری پول در ساک دستی که با خود دارم آن را بردارید و فی سبیل الله خرج کنید، مدت 37 روز روزه قرض دارم که 30روز آن از سال گذشتهد(سال60) که در جبهه بوده ام هست و 7 روز آن از امسال (سال61) است که می خواستم به جبهه بیایم در خاتمه از تمام افراد خانواده و دوستان خداحافظی می کنم و از آنها می خواهم که انشاءالله راهم را ادامه دهند.

به امید پیروزی حق بر باطل

عظیم متولی حبیبی

والسلام.

بسم رب الشهداء و الصدیقین

((الذین آمنوا و هاجروا و جاهدوا فی سبیل الله باموالهم و انفسهم اعظم درجه عندالله و اولئک هم الفائزون))

کسانی که به پروردگارشان ایمان آورده اند و برای برقراری دین الله از دیارشان هجرت می کنند و برای بقاء و پایداری قرآن با مالشان و جانشان در راه خدا جهاد می کنند بزرگترین درجه و مقام را نزد خداوند کریم دارند و براستی که آنان رستگاران دو عالمند.

(اشهد ان لا اله الا الله و اشهدان محمد رسول الله و اشهد ان علی ولی الله)

ما آنقدر در دیای خون شنا کنیم تا به ساحل پیروزی برسیم.

با سلام و درود بر خاتم انبیاء حضرت محمد (ص) و ائمه معصومین و سلام و درود بر آخرین ستاره درخشان ولایت و امامت امام زمان (عج) تعالی فرجه و سلام و درود بر نایب بر حقش امام خمینی و سلام و درود بر خانواده شهداء و معلولین و مجروحین و اسراء.

اکنون که من به جبهه می روم با خدای خود عهد و پیمان می بندم که بتوانم در راهش گام بردارم و بتوانم خدمت کنم و اکنون نصیب این بنده گناهکار شده است تا عازم جبهه های حق علیه باطل بشوم تا بتوانم راهم را انتخاب کنم و خدایا تو شاهدی که از روزی که خود را شناختم تو را نیز شناختم و از روزی که تو را شناختم به سویت شتافتم و تا آنجا که برایم امکان داشت در راه تو کوشیدم.

خدایا ای معبودم و معشوقم و همه کس و کاره ام نمی دانم در برابر عظمت تو چگونه ستایش کنم ولی همینقدر می دانم که هر کس تو را شناخت عاشقت شد دست از همه چیز شسته و به سوی تو می شتابد و این را به خوبی در خود احساس کردم و می کنم و حالا که من به یاری خدا به جبهه شتافتم اگر شهید شدم افتخار می کنم و اما پس از شهید شدن چند وصیت با مادرم دارم.

وصیت من این است که از مادرم می خواهم، اگر شهید شدم از شما می خواهم که در تشیع جنازه ام گریه و زاری نکنید زیرا گریه شما باعث شادی افراد ضد انقلاب می شود بلکه در تشیع جنازه ام شیرینی پخش کنید.

و پیامی دیگر دارم برای مردم شهید پرور و قهرمان فردوس که گوش به فرمان امام امت باشند چون اوست که می تواند شما را رهبری کند زیرا ما برای خدا به جنگ می رویم و امید آن داریم که صدام و صدامیان را نابود کنیم. من از شما مردم همیشه در صحنه و قهرمان ایران می خواهم که پشتیبان امام خمینی و جبهه باشید. من به جبهه می روم برای جنگ با کفار و دفاع از آب و خاک و ناموسم، انشاالله تا پیروزی نهایی ایران.

دیگر اینکه از پدر و مادرم می خواهم اگر من به خیل شهداء پیوستم، مبادا سپاه به شما پول بدهد زیرا من برای پول نمی جنگم و نمی خواهم جبهه آمدن من به خاطر پول و مال دنیا باشد. زیرا جبهه من به خاطر خدا و برای رضای خدا می باشد.

والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته . به امید پیروزی حق بر باطل.

سید رضا میرجلیلی   

 

بسم الله الرحمن الرحیم

اسلام علیک یا انصار دین الله... اسلام علیک یا انصار ابا عبدالله... اسلام علیک یا انصار خمینی روح الله. ( والله ماکرهنا لقاء ربنا)

ما از لقاء پروردگار خویش کراهت نداریم و در این راه چشم بسته نیامدیم.

با دوستانمان دوستیم و با خصم ستمگرمان دشمنی می ورزیم. ( از سخنان هلال ابن نافع در جواب امام حسین (ع) در شب عاشورا). پس از سلام و درود به پیشگاه بقیه الله العظم مهدی موعود (عج) و نایت بر حقش امید مستضعفان جهان و در هم کوبنده ی کاخ جباران و ستمگران حضرت آیه الله العظمی امام خمینی مد ظله العالی و درود به ارواح مطهر شهیدان گلگون کفن اسلام و سلام و درود بر رزمندگان اسلام و سلام بر روحانیت مبارز، این پیام آوران عصرمان که به هر سوی پیام شهیدانمان را می رسانند و مردم را از جرثومه های شوم آگاه می کنند و سلام بر ملت شهید پرور و سلام بر شما پدر و مادر مهربانم.

حال که بار دیگر توفیق یافتم به ندای هل من ناصر ینصرنی حضرت ابا عبد الله الحسین (ع) که بعد از 14 قرن از حلقوم فرزند برومندش امام خمینی در این برهه از زمان بلند است تا مانند جد بزرگوارش بر طاغوتیان و مستکبران شرق و غرب یورش برده و مستضعفان دربند را از چنگال جباران رهایی بخشد و اسلامی که می رفت در طی سالیان متمادی زیر دست و پای منحرفان و منافقان و کفر جهانی از محتوی خالی گشته و فقط اسمی از اسلام و قرآن و سنت رسول اکرم (ص) باقی بگذارد، روحی تازه به کالبدبی جانش بخشید و میرود تا در آینده ای نزدیک قوانین حقه ی الهی که روزی به دست فراموشی گذاشته شده بود به آن عمل شود و اسلام به جهام صادر گردد و جهان پر از ظلم و جور را به عدالت و برادری و برابری تبدیل نماید انشاء الله.

اینجانب که آرزو می کردم تا روزی فرا رسد و فرصتی بدست آید تا بتوانم خدمتی به اسلام و قرآن کرده باشم، حال آن زمان فرا رسیده و با عشق و شوری که در سر دارم با کاروان راهیان کربلا از گوشه ی کویر خراسان عازم جبهه های نبرد حق علیه باطل شدم تا به ندای مظلومانه ی اماممان پاسخ دهم و بگویم: گرچه در کربلا نبودم تا بر یزیدیان بخروشم منتها این زمان توفیق یافتم تا در کربلای ایران بر صدامیان و اربابان خونخوارش یورش برم و دین خود را به اسلام و انقلاب ادا نمایم. انشاء الله.

خدایا تو شاهد باش که من هدفی جز تو و مقصودم جز راهی که خودت توسط پیامبر اکرم (ص) و امامان معصومت به من نشان داده ای ندارم و عشقی جز شهادت در راه تورا ندارم و عشق و امیدم به توست و غیر تو پناهگاهی ندارم، هرچند بنده ای معصیت کارم و بار گناهانم بر دوشم سنگینی می کند، منتها از درگاه لطف و کرمت ناامید هم نیستم و به فضل و کرمت چشم دوخته ام و امیدوارم که این بار هدیه ای که خودت به من ارزانی داشته ای، تقدیمت کنم و جوانان ما باید قدر این نعمت بزرگ را بدانند و پیش از آنکه مرگ سیاه دامنگیرشان شود مرگ سرخ را استقبال نمایند و هر کس در این معامله ی نافع پشیمان گردید بداند که بطور حتم ضرر کرده است، از آنجایی که بر هر فرد مکلف لازم است که هنگام فراغت از این دنیای فانی وصیتی نماید، لذا به چند توصیه از برادری که هم اکنون در میان شما نیست و روحش ناظر اعمال و کردار شماست توجه فرمایید و به آن عمل نمایید.

1- تقوای خدا را پیشه کنید از حرام خدا دوری نمایید و حلال او را شکرگزار باشید، نعمتهای مادی و معنوی حق تعالی را به یاد آورید و قدر نعمات بی پایانش را بدانید، خدا را در همه حال ناظر اعمال خود بدانید و در پیشگاه او معصیت اورا نکنید و بدانید که مسافرید و همیشه در حال حرکت هستید و روانه به سوی او هستید. (انا لله و انا الیه راجعون)

2- فکر دنیا و ظواهرش را تا می توانید از سر خود بیرون کنید و دنیا را فقط پلی برای رسیدن به سرای جاوید قرار دهید لحظه ای هم به آخرت خود بیاندیشید و ببینید که چه توشه ای و چه کوله باری را برای قبر و قیامت خود دارید، روری که تنها اعمال پسندیده به درد انسان می خورد و تمامی دنیا اعم از زن و فرزند و مال و ریاست و غیره کارساز نیست وای برما.

3- به پرورش روح بیشتر از جسم خاکی بی ارزش توجه نمایید، قرآن را با تعمق بخوانید زیرا آنچه روح خسته ی انسان را نیرو می بخشد آیات قرآن کریم است.

4- از دعا و از راز و نیاز با خالق و معبود خود فراموش نفرمایید زیرا دعا سیم رابط ما بین نیازمند و بی نیاز و ذکر خداست که قلبهای معشوق و مضطرب انسان را آرامش می بخشد. (الا بذکر الله تطمئن القلوب).

5- دست از یاری ابراهیم زمان این بت شکن تاریخ، امید مستضعفان دربند جهان حضرت آیه الله العظمی امام خمینی مد ظله العالی و روحانیت آگاه و هوشیار به رهبریت آن امام بزرگوار بر ندارید و قدر این نعمت بزرگ خداوند که در این برهه از زمان حضرت حق به ما ارزانی داشته غنیمت شمارید و گوش به فرمان او باشیم و دستورات پیامبر گونه اش را موبه مو اجرا نمایید.

6- یار و یاور انقلاب باشید و از دستاورد های آن تا سر حد جانبازی پاسداری نمایید زیرا این انقلاب به بهای ارزانی هم به دست ما نرسیده و تا به حال خون ده ها هزار جوان و زن و مرد و کودک در پای آن ریخته شده تا امروز می توانید با آزادی کامل فریاد حق خواهی خود را به گوش جهانیان برسانید، بهوش باشید و با هوشیاری کامل با راهنمایی های امام امت و مسوولین ذینفوذ مملکت توطئه های شوم خائنین را خنثی نمایید و لحظه ای از خطر دسمن مکار غافل نشوید، شما که لباس مقدس پاسداری را پوشیده اید مسوولیتی بس بزرگ برعهده دارید و آن پاسداری از خون به ناحق ریخته ی هزاران شهید و معلول است سعی کنید تا اول اسلام را بشناسید و مسلمان باشید و بعد مجری دستورات اسلام.

7- کار را فقط  برای خدا بکنید و انتظار تشکر و تمجید از این و آن را هم نداشته باشید. برادران و خواهران عزیزم در راه گفتن حق از هیچ کس نترسید ما باید از بی تفاوتی و به من چه ها و از صحنه کنار کشی ها و مصلحت اندیشی های بی مورد بترسیم. هرچند عده ای خوششان نیاید.

8- عزیزانم شهدای ما خون نداده اند که بعد از انقلاب همان عده ای که می شود گفت از تفاله های رژیم گذشته و یا احیانا ضد انقلاب هستند در مصدر کارها باشند و باز همان زورگویی ها و قدرت طلبی های خود را داشته باشند و در ادارات کم کاری و یا اشکال تراشی نمایند، از دادستانی ها و مقامات قضایی بخواهید تا نسبت به تصفیه ی این خائنین سریعتر عمل نمایند.

9- پدر و مادر عزیزم ای معلمینی که در تداوم خط خونین شهادت، رسالت خون خویش را به ما منتقل کردید و پس از شهادت اولین فرزندتان (سرباز امام زمان) منتظر شهادت دومین فرزند خویش بودید، حال که روز موعود یعنی روز شهادت فرزند دوم خانواده تان فرا رسیده از شما می خواهم که همچون یاران حسین (ع) خود نیز آماده ی حرکت در این خط خویش باشید و داغ یک آه را بر دل دشمن بگذارید که یاران حسین (ع) چنین کردند. در خاتمه از شما همشهریان عزیزم می خواهم که تداوم بخش راه شهداء باشید و بدانید که چشمانمان به اعمال و کردار شما دوخته است، چنانچه لحظه ای غفلت ورزید فردا باید جوابگو باشید، در دعاهایتان از خدا بخواهید تا گناهان مرا ببخشد. والسلام علی من التبع الهدی

سید حسن میررضوی، فرزند سید محمد، شناسنامه شماره 32، متولد 1338 فردوس.

"ان صلاتی و نسکی و محیای و مماتی لله رب العالمین."  « قرآن مجید»

 

همانا؛ نماز؛ روزه؛ زندگی و مرگم؛ برای پروردگار است.

 

با سلام ودرود به پیشگاه مقدس آقا امام زمان (عج) و نایب بر حقش حضرت آیت الله امام خمینی و با سلام به خدمت تمامی خانواده های شهدا و معلولین و مجروحین و مفقودین و با سلام و درود به تمامی ادامه دهندگان راه شهدای انقلاب اسلامی.

هم اکنون که خود را برای رزمی بی امان به یاری خدا آماده کرده ام لازم دانستم چند نکته ای را به عنوان وصیت بر روی کاغذ آورم تا از لحاظ حق الناس باری بر گردن نداشته باشم چرا که خداوند از حق خودش می گذرد ولی از حق الناس نمی گذرد مگر اینکه آنها را راضی کند.

اولین چیزی که انسان باید تعیین کند و بدون آن نمی تواند موفق باشد هدف است، هدفم از آمدن به جبهه خدمت به اسلام و قرآن و لبیک به ندای امام امت و ادامه راه شهداء، از صدر اسلام تا انقلاب اسلامی بخصوص دایی محترمم (شهید محمد حسین آینه دار) است.

هدف اصلی همه رزمندگان فقط خداست.

من برای رسیدن به هدف اصلی از تمای مادیات دنیوی دل می کنم و امانت را به صاحب اصلیش باز می گردانم تا در روز موعود بتوانم در پیش شهدا و امامان معصوم رو سفید باشم.

اولین وصیت من به پدر و مادرم این است؛ که در برابر مشکلات صبر داشته باشند و از این که فرزندشان را در راه اسلام از دست داده اند ناراحت نباشند و خوشحال باشند که توانسته اند فرزندی را در راه خدا بدهند.

راضی نیستم قطره ای اشک برای من بریزند و اگر خواستید گریه کنید برای مظلومیت آقا امام حسین (ع) گریه کنید که واقعا مظلوم واقع شدند.

پدرجان و مادر گرامیم؛ اگر از من ناراحتی دیده اید امیدوارم به بزگواری خودتان مرا ببخشید.

و اما شما برادران و خواهرانم؛

برادران عزیزم؛ شما هم سعی کنید که لحظه ای از یاد خدا غافل نشوید زیرا با یاد خدا دلها آرام می گیرد و انسان را از هر گناهی دور می کند و در راه اسلام قدم بر دارید و در برابر مشکلات صبر کنید و نا امید نشوید که سرانجام بنا به وعده خدا زمین از آن پرهیزگاران است.

ولی شما خواهران گرامی و محترمم؛ که با حفظ حجاب می توانید مشت محکمی بر دهان ابر قدرت ها و قدر تهای شرق و غرب بزنید و در روضه خوانی ها برای مظلومیت امام حسین (ع) گریه کنید و همه کارهایتان برای رضای خدا انجام دهید و اگر از من ناراحتی دیده اید به بزرگواری خودتان خواهید بخشید.

اما پیام من به امت شهید پرور فردوس؛

خداوند همه شما را انشاالله حفظ کند و من کوچکتر از آن هستم که به مردمی مانند شما پیام بدهم ولی به عنوان تذکر از همه شما می خواهم که مانند گذشته در مراسمات و راهپیمایی ها شرکت کنید و دنباله رو راه شهیدان و انقلاب باشید.

نگذارید که خون شهیدان پایمال شود. در نمازهای جماعت و نماز جمعه بیشتر شرکت کنید که دشمن از دیدن شما هراس بر می دارد و به این وسیله می توانید مشت محکمی بر دهان پوسیده دشمانان اسلام وارد کنید.

واما دانش آموزان عزیز؛

شما می توانند با درس خواندن خوب امید استکبار جهانی را به نا امیدی تبدیل کنید چرا که دشمن تمام امیدش به شما دانش آموزان است که به انحراف بکشاند شما یان را.

از این موقعیت زمانی خوب استفاده کنید که بهترین موقع برای درس خواندن است و با جدیت و تلاش تمام درس بخوانید و نگذارید تا افراد بی دین در پست های مملکتی مهم نفوذ کنند چرا که اینطور افراد جز رسیدن به خوش گذرانی و عیش و نوش به چیز دیگری فکر نمی کنند و اگر شماها در این امر سستی کنید این افراد پست شما را خواهند گرفت.

سعی کنید درس خواندنتان هم برای خدا باشد و در کنار درس از مسائل دینی و اجتماعی فراموش نکنید .

گر چه جنگ نگذاشت که من بتوانم درسم را ادامه دهم و همچنین قدر معلم ها را بدانم که واقعا حق پدری نسبت به ما دارند.

در آخر از همه همکلاسیهایم؛ معلم هایم و همشهری هایم طلب عفو می کنم و التماس دعا دارم.

جنگ جنگ تا رفع فتنه در کل عالم .

خدایا خدایا تا انقلاب مهدی ؛ خمینی را نگهدار .

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته.

آمین یا رب العالمین.

پرویز شرفی.

متن وصیتنامه شهید احمد شرفی ابوالخازن

"خدایا به نام تو و به یاد تو و به امید پیروزی و سلامتی رزمندگان اسلامی و زیارت کربلای امام حسین(ع) که آرزوی همه مسلمانان ایران می باشد آمین یا رب العالمین".

با آرزوی طول عمر امام امت و تمام مسئولین محترم جمهوری اسلامی، چون برای هر مسلمان لازم است که در زندگی چنین نامه ای را بنویسد و انسان در هر لحظه پیشامدهایی برایش ممکن است اتفاق بیفتد پس وصیت نامه ام را شروع می کنم.

امت شهید پرور فردوس بنده راهی را انتخاب کرده ام که رضای خدا در آن می باشد بر هر مسلمان واجب است از شرف و حیثیت و ناموس خود و آب و خاک کشور خود دفاع کند.

من لازم دانستم که بنابر امر امام و مسئولین مملکت اسلامیمان در این راه قدم بر دارم هر چند که سالها از عمرم گذشته است باز لازم دانستم که بروم هر چند کاری از دستم ساخته نیست ولی باز بعضی از کارها هست که از عهده سالمندان هم بر می آید.

حال که خداوند چنین توفیقی نصیبم کرده است باید غنیمت شمرد و به این راه قدم نهاد.

انشاءالله که به کمک خداوند و بازوی توانای رزمندگان شجاع راه کربلا باز شود و خداوند لطف و مرحمتی کند که یک مرتبه هم که شده به زیارت امام حسین(ع) نائل گردم، آمین یا رب العالمین. به فرزندانم توصیه می کنم که با مهربانی با همدیگر زندگانی کنند و همچنین از آنها می خواهم بعد از من بین جامعه با مردم به نیکی رفتار کنند که باعث ناراحتی بنده در آخرت نباشد.

فرزندان عزیزم؛ آنچه که قرآن کریم و ائمه اطهار فرموده اند آنگونه رفتار کنید تا در دنیا و آخرت سرفراز باشید و از یاد خداوند فراموش نکنید.

همیشه نمازتان را سر وقت بخوانید امیدوارم چنین باشد که روح من آزرده نشود چون آنچه بر گردن من حق داشتید کوتاهی ننمودم و برایتان نام نیک بیادگار گذاشتم.

والسلام.

X